برای تجربه بهتر در این وبسایت، لطفا از صفحه نمایش بزرگتر استفاده کنید.
بهطور قطع سیاست، اقتصاد، پیشرفتهای علمی، اجتماع و فرهنگ نهتنها تحت تأثیر یکدیگر هستند، بلکه در بسیاری از مواقع همپوشانی نیز دارند. فرهنگ مجموعهای از بینشها و کنشها، اعتقادات و رفتارها در طول تاریخ یک جامعه است که از نسلی به نسل دیگر در آن جامعه منتقل میشود. اقتصاد در زندگی انسان شامل همه فعالیتها و معاملههایی است که مربوط به زندگی مادی انسان میشود.
امیر ناظمی، آزیتا تقوایی
بهطور قطع سیاست، اقتصاد، پیشرفتهای علمی، اجتماع و فرهنگ نهتنها تحت تأثیر یکدیگر هستند، بلکه در بسیاری از مواقع همپوشانی نیز دارند. فرهنگ مجموعهای از بینشها و کنشها، اعتقادات و رفتارها در طول تاریخ یک جامعه است که از نسلی به نسل دیگر در آن جامعه منتقل میشود. اقتصاد در زندگی انسان شامل همه فعالیتها و معاملههایی است که مربوط به زندگی مادی انسان میشود. اما یک بررسی ساده تاریخی نشان میدهد آنچه تاکنون در نگاه جامعه ما وجود داشته، مستقلپنداشتن فرهنگ از اقتصاد بوده است؛ به همین دلیل در کشور اساسا بنگاههای فرهنگی قوی وجود ندارد. برای مثال حتی کمپانیهای فیلمسازی معتبر و تعریفشدهای نداریم و افراد بهطور شخصی این کار را انجام میدهند یا حتی مثال عینی از انتشاراتیهایی که در قالب یک بنگاه فعال و سودآور عمل کنند، وجود ندارد و در نهایت شاهد آن هستیم که یک فرد حقیقی گرداننده مجموعهای از انتشارات مختلف است و از اینرو است که مجوز انتشاراتی در کشور ما به یک فرد حقیقی ارائه میشود و نه یک بنگاه اقتصادی با ماهیت حقوقی.
این روند باعث شده در حوزه فرهنگ دچار فقدان پدیدههای اقتصادی و بنگاهی شویم؛ این چالش یک چالش جدی در حوزه فرهنگی کشور ماست.
اما واقعیت این است که در کشور ما پیوندی بین کار فرهنگی و اقتصادی وجود ندارد و از اینرو کارهای فرهنگی ماهیت «هزینهکرد» پیدا میکنند؛ این نوع نگاه در جامعه منجر به آن میشود که از نگاه عموم و حتی سیاستگذاران، مدیر ورزشی، هنری و فرهنگی خوب مدیری است که سرفصلهای هزینهای بیشتری داشته باشد یا در واقع هزینهکرد او بالا باشد. اما آنچه مسلم است، این است که در صورتی یک جامعه میتواند از فرهنگی پویا و مؤثر بهرهمند باشد که کارها و فعالیتهای فرهنگی آن از مدلهای درست کسبوکاری و اقتصادی برخوردار باشد. نکته درخور توجه در این نمودار این است که یک بنگاه کسبوکاری مانند دیجیکالا میتواند زمینهساز و اهرم تولید محتوا باشد؛ در حقیقت یکی از سرریزهای یک کسبوکار بزرگ در زمان رشد آن، موارد تولید محتوا و فرهنگی است که در اقتصاد دیجیتال این مبحث بسیار مهم و شایان توجه است. در این نمودار مشاهده میشود که رشدی که در تولید محتوای دیجیکالا در مقایسه با سال قبل وجود داشته است، حتی در زمینه فروش یا سایر موارد نبوده است. در بررسی دیگری که در سال 1400 بر روی «میزان تولید محتوای وب فارسی» صورت گرفته، مشخص شده که زبان فارسی بعد از انگلیسی، روسی، ترکیش و اسپانیولی در جایگاه پنجم تولید محتوا بر روی وب قرار گرفته است. این سهم در ابتدای سال ۲۰۱۴ (دیماه سال ۱۳۹۲) تنها ۰.۸ درصد و در جایگاه چهاردهم بود. در واقع ایران نسبت به گویشوران این زبان، سهم خوبی از محتوای وب در مقایسه با سایر کشورهای غیرانگلیسیزبان دارد. به بیان دیگر، سهم محتوای فارسی به نسبت جمعیت فارسیزبان، سهم قابل قبولی است.
این مهم نشان میدهد محتوای فارسی در وب، با توجه به افزایش سرعت و ضریب نفوذ اینترنت در کشور در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است و باید توجه داشت که به غیر از دسترسی که برآمده از زیرساخت ارتباطی است، نیاز به ابزارهایی برای بهرهگیری از این زبان نیز هست. در نهایت میتوان گفت یک بنگاه اقتصادی میتواند به رشد فرهنگی در جامعه کمک کند و اقتصاد دیجیتال تنها تبلور یک بنگاه اقتصادی نیست، بلکه همزمان از طریق اهرمهای مختلف درصدد بهبود فرهنگی جامعه نیز هست.
این تحلیل مبتنی بر ســـومین گزارش ســـالانه دیجـــیکالاست که دربردارنده گزیدهای از آمار و دادههای دیجیکالا در ســـال 1400 اســـت که به صورت عمومی منتشـــر میشـــود.
این مطلب اولین بار توسط وبسایت روزنامه شرق منتشر شده و در اتاق خبر دیجیکالا بازنشر شده است.